کد مطلب: 13395
تعداد بازدید: ۱۰۶۴۰
اهمیت آمار و اطلاعات
چهارشنبه ۱۰ دى ۱۳۹۳
آمار و اطلاعات یعنی برنامه ریزی،داده های آماری بنیادی ترین اصل برای برنامه ریزی است،و برنامه ریزی اساسی ترین شاخص برای مدیریت قلمداد میشود.سه حلقه آمار و اطلاعات،برنامه ریزی و مدیریت از حلقه های توسعه به شمار میرود.بطوریکه عصر ارتباطات و اطلاعات وقتی معنا می یابد که جمع آوری اطلاعات و داده ها به روز باشد و یکی از نکاتی که در برنامه ریزی هر سازمانی میتوان بدان بعنوان شاخص ترین اصل از آن باد نمود این است که توسعه بدون برنامه ریزی و برنامه ریزی بدون آمار و اطلاعات قابل تحقق نیست.و این سه ملزوم و لازمه یکدیگرند.و این مهم وقتی قابل تحقق است که نگاه ما به آمار و اطلاعات نگاه جامعی باشد به اصل آمار.
تجسم اینکه آمار و اطلاعات یکسری اعداد و ارقام بی شماری هستند که تنها برای پرکردن صفحات آنها را گرداوری میکنند تجسمم غلطی است.که در نگاه بخش کوچکی از مدیران ما به شدت مشهود است.
امروزه دانایی بشرمنوط به داده ها و اطلاعاتی است که ماهیت سمت و سوی حرکت بشر را بطور کامل تغییر میدهند و جهانی که فراروی ما که همانا عصر اطلاعات گفته می شود. اصلا بدون کوچکترین تردیدی میتوان اذعان کرد در دنیای امروزی یکی از شاخصهای ارزیابی توسعه کشورها داشتن نظام و فرایند کمی و کیفی فعالیت های آماری است.
تفسیر،پردازش،و تحلیل دادهها بعنوان پایه های آمار و اطلاعات از طریق تکنیک های آماری صورت میگیرد.در هر سازمانی برای نمایش کمی و کیفی عملیاتهای صورت گرفته از داده ها با عنوان اطلاعات خام استفاده میکنند. ولی در بعضی از سازمان های کشور پایگاه دادهها رشد چندانی ندارند و حجم اینگونه پایگاها که گاها میلیاردها فیلد را بخود اختصاص میدهد آنطوریکه که میبایست از آنها بهره برداری نمی شود. این ثروت هنگفت و نفیس به دلیل حجم بالای آن از یکسو و از سویی دسته بندی و ذخیره سازیهای سنتی امکان استخراج اطلاعات را با مشکل روبرو میکند این مهم در برنامهریزیها اثرات سوء دارد و چه بسا در بحث مدیریت های کلان و تصمیم سازیها و تصمیم گیریها میتواند نقش تعیین کنندهای داشته باشد و نباید فراموش کرد اطلاعات طلاست و قدرت نهفته شده در اطلاعات در هیچ یک از شاخصهای توسعه یافت نمی شود.
اهميت آمار و اطلاعات در عرصه فرهنگ
مقوله آمار در زندگي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و... بااهميت است. نخستين تلاشها براي تهيه آمار به شكل جديد در ايران را به دوران صدارت ميرزاحسينخان سپهسالار در دوران حكومت ناصرالدينشاه نسبت ميدهند. كما اينكه تاريخنگاران ايران باستان بر تهيه آمار توسط حكام هخامنشي براي رتق و فتق امورشان تأكيد ميكردند. نتايج بهدست آمده از خواندن الواح تختجمشيد حكايت از آمارهايي دارد كه پادشاهان براي اداره امور حكومتي به آن نياز داشتند؛ مقولهاي كه ارزش آن روز به روز بيشتر ميشود، به طوري كه دنياي جديد را جهان آمار و احتمالات نام نهادهاند.
بدون آمار و اطلاعات دقيق برنامهريزي نوعي انشاي اقتصادي يا توسعهاي است كه نمود عيني و عملي نخواهد داشت. مبنا و زير بناي هر نظام فعال فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و... آمارهاي دقيق و قابل اتكاست.
آمارها بر اساس مدلها به دست ميآيند و مدلها ساخته ذهنگونه است. اختلاف در آمار نشانه ضعف برنامه و گوياي ناكارآمدي آماري است. لذا ضروري است آمارها از يك مركزيت فكري، براي طراحي، اجرايي و يكدستي برخوردار باشند. نميشود به برنامهريزي فكر كرد اما به آمار نينديشيد و نميشود در مورد همه چيز برنامه داشت، ولي در مورد «آمار» برنامه نداشت. آمار هم برنامه است و هم «با» برنامه. در اين راستا آنكه با آمار سخن ميگويد و به آمار ميانديشد از دقت و وضوح بيشتري بهرهمند است.
آمار چيست؟ و از كجا آمده است؟
كلمه آمار (statistics) از كلمه (state) به معني دولت گرفته شده است و در قديم منظور از آمار و اطلاعات مورد نياز دولتها براي گرفتن ماليات و سربازگيري و ساير امور مربوط به كشورداري و سياست بوده است.
امروزه به تمامي اطلاعاتي كه به صورت عدد و رقم از موضوعات مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در جداول با تعريف مشخص و طبقهبندي گويا بيان شده است اطلاعات آماري يا آمار گفته ميشود و به مجموع اين جداول آمار نامه گفته ميشود.
مفهوم ديگر كلمه آمار، علم آمار است كه اصول و روش جمعآوري اطلاعات آماري، نمايش دادن آنها و تجزيه و تحليل و استنتاج آماري را مورد بحث قرار ميدهد. به كمك علم آمار ميتوان مشاهدات يا نتايج اندازهگيريها مربوط به حوادث مختلف را مورد مطالعه و بررسي قرار داد و قوانيني را كه اين حوادث از آنها پيروي ميكنند معلوم كرد.
تأثير آمار بر نظم زندگي
تجربه نشان داده در جامعه انساني كمتر كاري با نظم انجام ميگيرد، مگر آن كه اطلاعات لازم و كافي از جوانب مختلف آن كار در اختيار باشد. به همين لحاظ ميزان قدرت اتخاذ تصميم بهينه در جوامع پيشرفته بستگي به عواملي دارد كه از جمله مهمترين آن عوامل در اختيار داشتن آمار و اطلاعات صحيح و بههنگام است. در واقع هنگامي در جهت تأمين منافع ملي قادر به برنامهريزي هستيم كه آمار و اطلاعات در زمينه امكانات بالقوه و بالفعل فراهم آمده باشد.
در هر جامعهاي كه توان علمي بالاتر و اطلاعات بيشتري وجود داشته باشد، قدرت تصميمگيري نيز افزايش مييابد و با انجام برنامهريزيها شرايط زندگي بهتري فراهم ميشود.
نقش و وظيفه آمار همچون چراغي ميباشد براي روشنكردن نقاط تاريك تصميمگيري صريح و بيابهام فرد تصميمگيرنده. نتايج تهيه و توليد آمار جامعه را قادر ميسازد تا به قضاوت بنشيند كه در مورد مسأله مشخصي نسبت به مقطع زماني معين پيشرفت، توقف و يا عقبرفتگي حاصل شده است.
با آمار چه كنيم؟
قدم اول در فرآيند برنامهريزي تهيه اطلاعات و آمار از تمامي امكانات بالقوه و بالفعل كشور در تمام بخشهاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي كشور است. بدون وجود اطلاعات صحيح و جامع و به دنبال آن تحليلي متقن و علمي از اين اطلاعات حركت در راه برنامهريزي و كار تهيه برنامه امري محال و غيرممكن است و مانند حركتي است كه يك نابينا در جادهاي پر از چاله و چاه و دستانداز دارد. همانطور كه اين شخص هيچگاه به مقصد نميرسد اين چنين برنامهريزي نيز به حال مملكت نه تنها مفيد نخواهد بود بلكه ضرر و زيان فراواني را هم در برخواهد داشت.
جايگاه آمار در سازمانهاي فرهنگي
امروزه در هر سازمان و تشكيلاتي، مديريت از اركان اصلي فعاليتها، رشد و تداوم موجوديت آن سازمان ميباشد، به نحوي كه هر گونه ضعف و نقصان در اين ركن پيامدهاي زيانباري را براي آن مجموعه ايجاد مينمايد. با توجه به سه وظيفه اصلي مديريت يعني سياستگذاري، برنامهريزي و تصميمگيري ميتوان به ميزان اين ركن پي برد. تحقق اين سه وظيفه مهم در مديريت نيازمند طيف وسيعي از آمار و اطلاعات است، به طوري كه بدون در دست داشتن آمار كافي، دقيق و بههنگام، سياستگذاري، برنامهريزي، تعيين اهداف، راهكارها و فعاليتها و در نهايت ارزيابي نتايج مربوطه امكانپذير نميباشد. ضرورت اين امر در سازمانهاي فرهنگي بر كسي پوشيده نيست، چرا كه ماهيت آمار و اطلاعات به گونهاي است كه نه تنها موجب تسهيل امر برنامهريزي فرهنگي ميشود بلكه مديران بهتر ميتوانند پاسخگوي نيازها و تقاضاهاي مخاطبين خود باشند
رابطه سازمانهاي فرهنگي با آمار و اطلاعات
با بررسي به عمل آمده در ساختار تشكيلاتي اكثر سازمانهاي فرهنگي خصوصاً مراكزي كه مسئوليت رصد فرهنگي كشور را به عهده دارند يا چنين واحدي (واحد آمار و اطلاعات) را در ساختار تشكيلاتي خود تعريف نكردهاند و يا اگر دارند اطلاعات منسجم و تكميلي ندارند و نواقص موجود پژوهشگر را از پيشرفت روند كار بازميدارد.
همانطوري كه به اهميت آمار و اطلاعات و به تبع آن برنامهريزي اصولي واقف هستيم، به نظر ميرسد ضرورت دارد سازمان تبليغات اسلامي به اين مهم اقدام نموده و با راهاندازي واحد آمار و اطلاعات ضمن سنجش آرا و افكار عمومي مسئوليت هماهنگي واحدهاي آماري زير مجموعههاي مختلف سازمان تبليغات را در جهت تأمين اطلاعات آماري مورد نياز سطوح مختلف مديران، اساتيد، دانشجويان و كاركنان به عهده بگيرد تا اين واحد به عنوان پل ارتباطي تبادل دادههاي واحدهاي مختلف سازمان باشد. اداره آمار به مناسبت جايگاه پژوهشي خود، مرجع مناسبي براي اعتبار سنجي خارجي دادهها و اطلاعات معاونتهاي سازمان بوده و به همين مناسبت بايد در ارتباط تنگاتنگ با كليه واحدهاي سازمان فعاليت نمايد.
منابع:
1- اجلالي، پرويز، كتاب سياستگذاري و برنامهريزي فرهنگي در ايران
2- سايت دانشگاه علوم پزشكي ايران
3- سيدپور سيد جواد، روزنامه ايران شماره 3768 با تلخيص